مرگ پسر 8 ساله به دست شوهر صیغه ای مادر
بی بی سی فارسی
خبر سازان
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید امیدواریم در خدمت رسانی به شما دوست گرامی کوشا باشیم این وبلاگ به طور هوشمند تبادل لینک میکند اگر مایلید لینک کنید به تبادل لینک هوشمند رفته و ما را با این ادرس و عنوان بی بی سی نیوز لینک کنید. نظر یادتون نره.با عرض معذرت بعضی مطالب در سایت نمایش داده نمی شود.اگر پیگیر مطلب خواصی هستید میتونید با مراجعه به این سایت مطلب مورد نظرتونو پیدا کنید با تشکر مدیریت سایت:نادیا
آخرین مطالب
نويسندگان
دو شنبه 8 آذر 1392برچسب:مرگ,پسر,8,ساله,به,دست,شوهر,صیغه,ای,مادر, :: 11:23 قبل از ظهر :: نويسنده : سحر

مرگ پسر 8 ساله به دست شوهر صیغه ای مادر

مرگ پسر 8 ساله به دست شوهر صیغه ای مادر
پسربچه‌ای که قربانی حسادت ناپدری شده و توسط او مورد ضرب و جرح قرار گرفته‌ بود، بعد از هفته‌ها جدال با مرگ سرانجام جان باخت

. خبر این کودک‌آزاری توسط مادر مجید به پلیس داده‌ شد. این زن به ماموران گفت مجید هشت‌ساله توسط شوهر صیغه‌ای ‌او مورد ضرب و جرح قرار گرفته است و کودک را به بیمارستان منتقل کرده‌اند.  مادر پسر‌بچه به ماموران گفت: چند سال پیش از شوهر اولم که پدر دو فرزندم است جدا شدم. ما با هم اختلافات شدیدی داشتیم و چاره‌ای جز این کار نداشتم. من راننده سرویس مدرسه‌ بودم. درآمدی داشتم و می‌توانستم زندگی‌ام را اداره کنم تا اینکه با جوانی به نام احمد آشنا شدم. او نسبت به من ابراز علاقه کرد و گفت قصد ازدواج دارد. از آنجایی که به غیر از مجید، فرزندی دیگر هم دارم که دختری 14‌ساله است قبول نکردم به صورت دایم با احمد ازدواج کنم و گفتم بهتر است برای چند ماه صیغه باشیم تا همدیگر را بهتر بشناسیم.

اینطور بود که احمد وارد زندگی من شد. چند هفته بعد از این موضوع بود که فهمیدم احمد اعتیاد دارد. او خیلی عصبی بود و من تصمیم گرفتم به این رابطه پایان دهم. گفتم دیگر نمی‌خواهم با او باشم. از احمد خواستم خانه‌ام را ترک کند. او خیلی اصرار داشت با ما زندگی کند. هر وقت اختلاف میان ما بالا می‌گرفت احمد عصبی می‌شد و من و مجید را کتک می‌زد. بالاخره او را از خانه‌ام بیرون کردم و گفتم صیغه را هم باطل می‌کنیم. این‌بار احمد به من پیشنهاد ازدواج و عقد دایم داد اما گفتم قبول نمی‌کنم.

این زن در ادامه گفت: شب حادثه احمد بعد از چند هفته دوباره به خانه من آمد و گفت قول می‌دهد آدم ‌خوبی باشد، دیگر ما را اذیت نکند و اعتیادش را هم ترک کند. دوباره از من خواستگاری کرد من قبول نکردم و گفتم باید خانه‌ام را ترک کند. احمد عصبانی شد و گفت: تو به خاطر پسرت نمی‌خواهی با من ازدواج کنی، چون او را خیلی دوست ‌داری این کار را می‌کنی و حاضر نیستی او سختی بکشد. به او گفتم به‌هرحال قصد ندارم به این رابطه ادامه بدهم و باید برود. او شب را در خانه من ماند و قرار شد صبح برود. چون راننده سرویس مدرسه بودم صبح زود از خانه بیرون رفتم. چند ساعت بعد دخترم زنگ زد و گفت مجید بدحال شده و در بیمارستان است. او به من گفت احمد مجید را کتک زده و به این روز انداخته ‌است.

پلیس در تحقیقات خود متوجه شد احمد بعد از اینکه مجید را کتک زده از محل فرار کرده ‌است. این در حالی بود که مسوولان بیمارستان باقرشهر که مجید به آنجا منتقل شده‌ بود گفتند به دلیل وخامت حال این کودک او باید در بیمارستان مجهز‌تری تحت درمان قرار بگیرد بنابراین مجید به تهران منتقل شد و در حالی‌که به کما رفته بود در بخش مراقبت‌های ویژه بستری شد. در این مدت احمد نیز شناسایی و بازداشت شد.

او به کتک‌زدن مجید اعتراف کرد و گفت: مادر مجید زن صیغه‌ای من بود اما آنقدر پسرش را دوست داشت که حاضر بود به‌خاطر او هر کاری بکند. مجید مانع رسیدن ما به هم بود و به‌خاطر همین از او بدم می‌آمد. روز حادثه نیز چون مقدار زیادی شیشه مصرف کرده ‌بودم اختیارم دست‌خودم نبود و با دسته جاروبرقی بچه را که خیلی شیطنت می‌کرد کتک زدم.

در حالی‌که احمد در بازداشت به‌سر می‌برد، روز گذشته پرستاران خبر دادند مجید در بیمارستان جان باخته ‌است. به این ترتیب پرونده احمد نیز به دست بازپرس ویژه قتل سپرده شد و متهم برای بازجویی درخصوص اتهام قتل تحت بازجویی قرار دارد.




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پیوندهای روزانه
پيوندها


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 429
تعداد نظرات : 44
تعداد آنلاین : 1


کسب درآمد پاپ آپ
کسب درآمد پاپ آپ